شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید احمد شریفی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آنگاهکه بیمهابا بر صف دشمن میزد، جز بر خدا توکل نداشت و فقط از او مدد میخواست. در دفاع از دین و مُلک، سر را به خدا سپرده بود و آماده پذیرش هرگونه سختی و دشواری بود. احمد، ۱۳۴۶/۱/۱۰ در بهاری زیبا، بهاری زیباتر را در شهر نیریز و میان خانوادهای متدین و مذهبی با ولادت خود رقم زد. پس از طی دوران کودکی، دوره ابتدایی را در مدرسه فرهنگ نیریز به پایان رساند. دوره راهنمایی را در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آنگاهکه بیمهابا بر صف دشمن میزد، جز بر خدا توکل نداشت و فقط از او مدد میخواست. در دفاع از دین و مُلک، سر را به خدا سپرده بود و آماده پذیرش هرگونه سختی و دشواری بود. احمد، ۱۳۴۶/۱/۱۰ در بهاری زیبا، بهاری زیباتر را در شهر نیریز و میان خانوادهای متدین و مذهبی با ولادت خود رقم زد. پس از طی دوران کودکی، دوره ابتدایی را در مدرسه فرهنگ نیریز به پایان رساند. دوره راهنمایی را در...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید احمد حیدری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد احمد حيدري »
بر بالای هر صخرهای که بایستی و کنار هرچشمهای بنشینی، حضورش را در آن میان احساس خواهی کرد. گویی گذشت زمان هم نمیتواند یاد و خاطره شیریناش را از یادها ببرد. گندمزارهای طلایی روستای غوری از توابع بخش پشتکوه شهرستان نیریز در خرداد ماه سال 1341 شاهد شکفته شدن غنچه وجود احمد حیدری در میان خانوادهای متدین و دامدار بودند. گذشت روزها یکی پس از دیگری اورا برومند و راهی دبستان نمود. دوره ابتدائی را در دبستان ادب روستای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد احمد حيدري »
بر بالای هر صخرهای که بایستی و کنار هرچشمهای بنشینی، حضورش را در آن میان احساس خواهی کرد. گویی گذشت زمان هم نمیتواند یاد و خاطره شیریناش را از یادها ببرد. گندمزارهای طلایی روستای غوری از توابع بخش پشتکوه شهرستان نیریز در خرداد ماه سال 1341 شاهد شکفته شدن غنچه وجود احمد حیدری در میان خانوادهای متدین و دامدار بودند. گذشت روزها یکی پس از دیگری اورا برومند و راهی دبستان نمود. دوره ابتدائی را در دبستان ادب روستای...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید بهمن پرآور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
شهادت سرآغاز پایندگی است نترسم زمرگی که خود زندگی است سالکان طریقت و عارفان مست از میناب عشق، شهادت را نزدیکترین راه در رسیدن به مقصود یافتند و با حضور در آن میدان، پیمانه وصل را سر کشیدند. از این قبیله، شهیدی است دلاور که چهارم تیرماه سال ۱۳۴۷، در روستای تمشولی از توابع بخش آباده طشک نیریز، میان خانوادهای خداپرست و باایمان دیده به جهان گشود؛ نام او را بهمن نهادند....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
شهادت سرآغاز پایندگی است نترسم زمرگی که خود زندگی است سالکان طریقت و عارفان مست از میناب عشق، شهادت را نزدیکترین راه در رسیدن به مقصود یافتند و با حضور در آن میدان، پیمانه وصل را سر کشیدند. از این قبیله، شهیدی است دلاور که چهارم تیرماه سال ۱۳۴۷، در روستای تمشولی از توابع بخش آباده طشک نیریز، میان خانوادهای خداپرست و باایمان دیده به جهان گشود؛ نام او را بهمن نهادند....
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید محمد جواد بناکار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمد جواد بناکار »
پاسدار حریم مقدس ولایت بود و پروانهسان گِرد شمع فروزان آن میچرخید. آنقدر بدان پایبند بود که وجودش را خاکستر در راه معشوق پسندید و جان به پیشگاه ولی حقیقی پیشکش نمود. محمدجواد سال 1347 در شهرستان نیریز بین خانوادهای به دنیا آمد که با اسلام و قرآن آشنا و عشقی وافر به امام حسین(ع) داشتند. به همین خاطر از تربیتی دینی برخوردار شده و آداب اسلامی را بخوبی فرا گرفت. دوران دبستان را در مدرسه بختگان نیریز...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمد جواد بناکار »
پاسدار حریم مقدس ولایت بود و پروانهسان گِرد شمع فروزان آن میچرخید. آنقدر بدان پایبند بود که وجودش را خاکستر در راه معشوق پسندید و جان به پیشگاه ولی حقیقی پیشکش نمود. محمدجواد سال 1347 در شهرستان نیریز بین خانوادهای به دنیا آمد که با اسلام و قرآن آشنا و عشقی وافر به امام حسین(ع) داشتند. به همین خاطر از تربیتی دینی برخوردار شده و آداب اسلامی را بخوبی فرا گرفت. دوران دبستان را در مدرسه بختگان نیریز...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید محمدرضا مستوری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد محمدرضا مستوري »
محمدرضا لالهای بود که در سرزمین اسلامیمان شکفت و خون پاک و مطهرش، پهندشت وسیع و گلگون جبهههای نور، در شرق دجله را عطرآگین ساخت. هم او که در شب بیستم شهریورماه ۱۳۴۶ در شهرستان استهبان پا به عرصه وجود نهاد. کودکی را در دامن خانوادهای مهربان و در محیطی که عشق و علاقه به قرآن در آن بروز و ظهور یافته بود، پرورش یافت. قبل از آنکه راهی دبستان شود، به همراه خانواده خود، بار مهاجرت را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد محمدرضا مستوري »
محمدرضا لالهای بود که در سرزمین اسلامیمان شکفت و خون پاک و مطهرش، پهندشت وسیع و گلگون جبهههای نور، در شرق دجله را عطرآگین ساخت. هم او که در شب بیستم شهریورماه ۱۳۴۶ در شهرستان استهبان پا به عرصه وجود نهاد. کودکی را در دامن خانوادهای مهربان و در محیطی که عشق و علاقه به قرآن در آن بروز و ظهور یافته بود، پرورش یافت. قبل از آنکه راهی دبستان شود، به همراه خانواده خود، بار مهاجرت را...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید اکبر بیگی نژاد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید اکبر بیگی نژاد »
گذشتگان ما از حنظله فقط نامی شنیده بودند و قصه گذشتن از تازه عروس و... اما خدا خواست که ما در عصر امام خمینی(ره) حنظلهها را به چشم خود ببنیم و از این پس داستان آنها را با باور بخوانیم. از این قبیله، علیاکبر بیگینژاد را که در اردبیهشت سال 1343 در خانوادهای مذهبی و متدین، در روستای مشکان بدنیا آمد، میتوانیم برای فرزندانمان الگو معرفی کنیم. او که تحصیلات دوره ابتدایی را در دبستان شهید آیت (ششم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید اکبر بیگی نژاد »
گذشتگان ما از حنظله فقط نامی شنیده بودند و قصه گذشتن از تازه عروس و... اما خدا خواست که ما در عصر امام خمینی(ره) حنظلهها را به چشم خود ببنیم و از این پس داستان آنها را با باور بخوانیم. از این قبیله، علیاکبر بیگینژاد را که در اردبیهشت سال 1343 در خانوادهای مذهبی و متدین، در روستای مشکان بدنیا آمد، میتوانیم برای فرزندانمان الگو معرفی کنیم. او که تحصیلات دوره ابتدایی را در دبستان شهید آیت (ششم...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید مسعود خشنود
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
ستاره زندگی مسعود خشنود دوم اردیبهشتماه سال ۱۳۴۹ میان خانوادهای متدین و مذهبی در خرمشهر طلوع کرد. دوران کودکی را در خرمشهر سپری و با آغاز سن تحصیلی به شهرستان نیریز مهاجرت کرد. دوره ابتدایی را در دبستان فاطمه طباطبایی با موفقیت پشت سر گذاشت و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید منتظری سیرجان به پایان برد. در برخورد با خانواده و دوستانش رفتار بسیار خوبی داشت و از فرزندان قانع و کمتوقع خانواده بود. هشتساله بود که...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
ستاره زندگی مسعود خشنود دوم اردیبهشتماه سال ۱۳۴۹ میان خانوادهای متدین و مذهبی در خرمشهر طلوع کرد. دوران کودکی را در خرمشهر سپری و با آغاز سن تحصیلی به شهرستان نیریز مهاجرت کرد. دوره ابتدایی را در دبستان فاطمه طباطبایی با موفقیت پشت سر گذاشت و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید منتظری سیرجان به پایان برد. در برخورد با خانواده و دوستانش رفتار بسیار خوبی داشت و از فرزندان قانع و کمتوقع خانواده بود. هشتساله بود که...
زندگینامه جانباز محمد علی اثنی عشری
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
محمد علی اثنی عشری فرزند مطلب، در تاریخ 13 شهریور ماه سال 1349 در روستای مشکان از بخش پشتکوه شهرستان نیریز متولد شد. دوران کودکی خویش را در دامان پرمهر و محبت پدر و مادر و همچنین روستای با صفای خویش سپری نمود. سپس برای کسب دانش و علم پا به مدرسه گذاشت. دوران ابتدایی را در دبستان شهید حسن آیت روستای مشکان، دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی ولیعصر(عج) نیریز و دوره متوسطه را در دبیرستان امام...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
محمد علی اثنی عشری فرزند مطلب، در تاریخ 13 شهریور ماه سال 1349 در روستای مشکان از بخش پشتکوه شهرستان نیریز متولد شد. دوران کودکی خویش را در دامان پرمهر و محبت پدر و مادر و همچنین روستای با صفای خویش سپری نمود. سپس برای کسب دانش و علم پا به مدرسه گذاشت. دوران ابتدایی را در دبستان شهید حسن آیت روستای مشکان، دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی ولیعصر(عج) نیریز و دوره متوسطه را در دبیرستان امام...
دوای دل درد
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در سال 1365 که گردان کمیل مدتی در خط خرمشهر مستقر بود، تدارکات گردان در یکی از ساختمانهای نزدیک خط مستقر شده بود. بچههای تدارکات گردان شبها نوشابهها را درون یخدانهای بزرگ میگذاشتند تا برای فردا خنک شود. در اواخر شب موقعی که بچههای تدارکات خواب بودند آقای غلامرضا نصرتی میگفت: من دلم درد گرفته و دوای دل درد میخواهم. این رمزی بود که باتفاق به نوشابههای خنک تدارکات گردان تک میزدیم. ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در سال 1365 که گردان کمیل مدتی در خط خرمشهر مستقر بود، تدارکات گردان در یکی از ساختمانهای نزدیک خط مستقر شده بود. بچههای تدارکات گردان شبها نوشابهها را درون یخدانهای بزرگ میگذاشتند تا برای فردا خنک شود. در اواخر شب موقعی که بچههای تدارکات خواب بودند آقای غلامرضا نصرتی میگفت: من دلم درد گرفته و دوای دل درد میخواهم. این رمزی بود که باتفاق به نوشابههای خنک تدارکات گردان تک میزدیم. ...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید صفر رحیمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد صفر رحيمي »
گاهی دلبستگیهای دنیایی وجود آدمی را بسان کویر خشک میکند. شهید با گذشتن از جان خود، با بارش باران سرخ، طراوت سبز بهار را در کویر تن به نمایش میگذارد و آن را در منظر تماشای ملائکه قرار میدهد. صفر رحیمی یکی از بهار دلانی است که در اول شهریور سال ۱۳۴۳ در روستای قطرویه از توابع نیریز در میان خانوادهای مذهبی و باایمان متولد شد. دوران طفولیت را در کوچهباغهای روستا و در کنار پدر و مادر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد صفر رحيمي »
گاهی دلبستگیهای دنیایی وجود آدمی را بسان کویر خشک میکند. شهید با گذشتن از جان خود، با بارش باران سرخ، طراوت سبز بهار را در کویر تن به نمایش میگذارد و آن را در منظر تماشای ملائکه قرار میدهد. صفر رحیمی یکی از بهار دلانی است که در اول شهریور سال ۱۳۴۳ در روستای قطرویه از توابع نیریز در میان خانوادهای مذهبی و باایمان متولد شد. دوران طفولیت را در کوچهباغهای روستا و در کنار پدر و مادر...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38
39
40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 بعدي